نخستین اندیشه ی خداوند، فرشته ، نخستین واژه خداوند ، انسان ، و نخستین آفریده او ، عشق بود .
زندگی بدون عشق ، به درختی می ماند بی برگ و بار. عشق نیز ، بدون زیبایی و وقار ، به گلی
می ماند بی بو ، و میوه ای بی هسته .
عشق من ! من و تو ، شبنم و اشک هستیم . خداوند در تشنگی پر مهر خود ، ما را می نوشد .
هنگامی که عشق شما را صدا می زند ، در پی او بروید ، حتی اگر شما را به راه های سخت
و ناهموار بکشاند .
عشق به زمان می ماند ، امروز می سازد فردا ویران می کند . عشق ، به خدا می ماند ،
ویرانه را می سازد . عشق ، از آه بنفشه خوشبو تر است . عشق مهیب تر از طوفان است .
هدایا هرگز عشق را نمی فریبند . جدایی هرگز عشق را دلسرد نمی کند . فقر هرگز عشق
را دنبال نمی کند . حسادت هرگز عشق را نمی آلاید . دیوانگی هرگز عشق را از راه به
در نمی برد .
عشق ، حقیقت است ، حقیقتی بی پیرایه .
عشق با نخستین نگاه شروع می شود . نخستین نگاه عاشق و معشوق ، خطی است که
زندگی روزمره را از سرمستی بیداری جدا می کند . عشق ، نخستین شعله ای است که
بیشه دل انسان را به آتش می کشد . نخستین بوسه عاشقانه ، نوشیدن نخستین جرعه از
جامی است سرشار از شهد زندگی . نخستین بوسه عاشقانه ، رهایی از تردید غمبار
روح است . نخستین بوسه ، آغاز نغمه ی شادمانی است . عشق عاشق و معشوق را
از دنیای چند و چون بیرون می برد ، رشته ای است که بیگانگی گذشته را به روشنی
آینده گره می زند . پلی است بین سکوت احساس و فوران آوازهای روح . عشق دل را
سریر خود می سازد ، شاه وار بر آن تکیه می زند و تاج وفا و اعتماد را بر سر می گذارد .